الینا الینا ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

◕‿◕الینا خوشگل مامان و بابا ◕‿◕

اغاز خاطرات وبلاگی

سلام چند وقتی هست که دلم میخواد خاطرات الینا جونمو  ثبت کنم اما فرصتش پیش نیومد الان چند روزی هست که دارم اینکارو انجام میدم امیدوارم الینا بزرگ شد بخونه خوشش بیاد     الینا جون الان ۴ماه و۲۳روزشه   ...
2 دی 1390

خوش امدگویی

خیلی خیلی خوش اومدین به وبلاگ الینا موضوع : نویسنده مامان الینا تاریخ ارسال سه شنبه ۸اذر 1390 در ساعت ۳:۳۰ بامداد سلام به شما که همیشه با حضورتون ما رو شاد میکنید. امیدوارم  حال خودتون و نی نی خوشگلتون خوب خوب باشه. من و الینا همتون رو دوست داریم. با نظراتتون ما رو خوشحال کنید.     ...
2 دی 1390

معرفی

خب بهتره یه خورده در مورد مامان و بابای الینا بگم چون دیگه وقت نمیشه حالا حالا میخوام درمورد الینا واستون بنویسم مامان الینا ۲۴ سالشه دانجشو رشته ژنتیک و بابای الینا هم۲۴ سالشه شغل ازاد بوتیک بچگونه داره(خوش به حال الینا)   قراره مامانش نویسنده وبلاگ باشه چون بابای الینا سرش شلوغه   ...
2 دی 1390

لالایی علی اصغر

  بانو اینان آمده اند به شما اقتدا کنند… بانو به شما که ، نه از جان ، بلکه شیرین تر از جان فدا کردید ، اقتدا کنند… بی بی جان اگر هاجر اسماعیلش را به آب زمزم سیراب کرد…. اگر ابراهیم طفلش را در قربانگاه آزمون الهی با ذبح نفس سیراب کرد… تو طفلت را در قربانگاه عشق ولایت الهی با خون سیراب کردی… رباب این مادران و دل شکستان آمده اند تا کربلایی بودن را تمرین کننند اما… می دانم سخت است اما غمگین نباش ای عاشق … ربا ب دل نگه دار که اهل آسمان و زمین دست به دعا برداشته اند… پس صبور باش تا حسین هر چقدر می خواهد گلوی پرپر شده بچه اش را ببوسد… بی بی این مادران آمده اند تا لالا...
2 دی 1390

بهشت زیر پای مادران است

تقديم به تمام مادران بي نظير ايراني كه در تمام دنيا عشق وفداكاريشون زبانزده وپيشكش به همه مادران وفرزنداني كه دست سرنوشت بينشون فاصله انداخته ..هرچند من ايمان دارم كه روح مادران پركشيده ودور از فرزند هر لحظه همراه جگر گوشه هاشونه....... شبها که گریه میکنم یک شب پره آرام گریه میکند مادر مگر به شب پره درباره ی من گفته ای؟ گفتی که دور از من شدی در آسمانها خفته ای مادر مگر یک شب پره احساس دارد یا که عشق همچون تمام مادران جا دارد او هم در بهشت مادر چرا این شب پره من را نگاه میکند اینگونه در کنج دلش میگرید و آه میکند...... آمد به روی گونه ام آن شب پره زیبا نشست با بالهای خ...
2 دی 1390