الینا پا سوختن
سلام به همگی ببخشید دیروز خیلی کار داشتیم نتونستم بیام دیروز یه ذره کمک مادر جون کردیمبعد از ظهر هم منو بابای الینا رفتیم مهمونی دعوت بودیم چون هوا خیلیسرد بود الیناجون رو گذاشتیم پیش مادر جونساعت ۱۰ شب بود اومدم خونه پیش الینا یه خورده غرغر میکرد اومدیم مثلا خوبش کنیم بردیمش حمام از حمام اورددیمش بازم غر غر میکرد الهی مامانش بمیره الینا تو بغلم بود اومدم حولشو رو بخاری گرم کنم که بپیچم کمرش پاش خورد به بخاری سوخت الهی مامانت بمیره االبته شدید نبودزود پماد سوختگی براش زدماما خیلی ترسیدم اصلانمیدونستم باید چکار کنم خلاصه به خیر گذشت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی