حرف زدن در نوزادان
رشد روحی :حرف زدن
تماشای کودکی که زبان باز میکند، بسیار هیجان انگیز است ، اجازه بدهید که آن را گام به گام بیان کنم: در بدو تولد کودک قدرت تکلم ندارد ولی این نکته مسلم است که به صدای حرف زدن دیگران، بخصوص حرف زدن مادرش – که از زمان زندگی جنینی و در رحم مادرش آنها را می شنیده است – بیش از هر صدای دیگری توجه میکند . البته صداهایی که اولین مرحله از دهان کودک خارج میشود، مفهوم نیست ولی بتدریج شکل خاصی به خود میگیرد و کلماتی مانند: با – با – و یا دَ – دَ میگوید و این آغاز گویش کودکانه است که از حدود چهار ماهگی شروع میشود. کودکان از ادای این صداها لذت میبرند و بیش از بیش تکرار میکنند. البته این صداها مفهومی ندارد و چیز معیّن یا تقاضای خاصی را بیان نمیکنند.
در طی ماههای آینده کودک بتدریج طنین و کیفیت موزیکال صداها را تقلید میکند. در حدود نه ماهگی، این صداها را ترکیب میکند و به صورت «ا- در» «آب – ب» بیان میکند و البته در این مرحله نیز نمیتوان آن را «زبان» نامید.
کودک در حدود یکسالگی بعضی کلمات را که ما بیان میکنیم، درک میکند و پیش خود فکر میکند، این کلمات همان چیزهایی است که او خیلی دوست دارد (مانند شیشه شیر، مادر یا پدر) و از این کشف خود لذت میبرد. در یادگیری زبان، فهمیدن کلام قبل از توانایی تکلم است همچنان که بزرگسالان در فراگیری زبان دوم قبل از تکلم باید آن را بفهمند.
کمی بعد از این، مرحله تک کلمهای شروع میشود. ابتدا کلماتی را تکلم میکند که آنها را خیلی دوست دارد؛ مانند ممه (شیر) – بابا – ماما. عکس العمل اطرافیان از شنیدن این صداها و کلمات بسیار هیجان انگیز است.
شش ماه بعد، وقتی کودک یک و نیم ساله میشود، فکر دیگری به ذهنش خطور میکند و آن این است که هر دو کلمه را با هم ترکیب میکند تا منظور خاصی را بیان کند. زبان شناسان با تحقیق و تجربه دریافتهاند که این مرحلۀ دو کلمه ای در فراگیری تمام زبانها وجود دارد. در این مرحله ارتباط بهتر شده و منظور کودک بهتر ابراز میشود. بدین ترتیب یادگیری زبان هر روز جلوتر میرود. پس ازآن مرحله کاربرد زنجیره وار کلمات است. هنگامی که کودک به پنج سالگی میرسد، فرهنگ لغات کودک حدود هشت هزار کلمه است و بسیاری از قواعد زبان را یاد گرفته است.