الینا الینا ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

◕‿◕الینا خوشگل مامان و بابا ◕‿◕

تولد مادر جون

    گویند مرا چو زاد مادر   پستان به دهان گرفتن آموخت       شبها بر گاهواره من   بیدار نشست و خفتن آموخت   دستم بگرفت و پا به پا برد   تا شیوه راه رفتن آموخت   یک حرف و دو حرف بر زبانم   الفاظ نهاد و گفتن آموخت       لبخند نهاد بر لب من   بر غنچه گل شکفتن آموخت   پس هستن من ز هستن اوست   تا هستم و هست دارمش دوست   شد مکتب عمر و زندگی طی   مائیم کنون به ثلث آخر   امروز 1 فروردی...
2 فروردين 1391

حال واحوال الینا

از همه دوستانی که جویای احوال الینا بودند ممنونم الینا جون بعد از 4 روز تب و ببخشید ببخشید (استفراغ و اسهال )کلی این دکتر و اون دکتر بردن کلی ازمایش وخون به دل ما کردن کاشف به عمل اومد داره دندون در میاره ...
2 فروردين 1391

حال و هوای باغچه گل و مرغهای الینا

قبل از اینکه تو به دنیا بیایی حدوداا ٥ ماه بودی تو شیمک مامانی که بابایی گفت یه جوجه واست بگیریم البته قرار شد بمونه خونه مادرجون(مامانی) چون ما که اپارتمان نشینیم اما حیاط مادرجون بزرگه ناگفته نماند مادرجون وسواس از نوع شدید اما چون اسم شما رو جوجه بود کوتاه اومد اما یکی نبود ١٥ تا جوجه بود هر دفعه اومدیم این جوجه هارو بکشیم بابات هی گفت مرغ الینا به خاطر همین هم مادرجون کوتاه می اومد البته شما از تخم مرغ های طبیعی خوب فیض بردید  امروز طی یک عملیات موفقیت امیز سر همشونو بردیم  البته بابایی شوک بهش وارد شده بود همش می گفت بگو به ...
27 اسفند 1390

دردل مامانی با دخملش

سلام الینا مامانی امروز روز پرکاری بود دقیقا از ساعت ١٠ صبح سر پا هستم تا همین الان البته دروغ نگم موقع ناهار وموقع شام وشیر دادن به شما هم نشستم واااااااااااای خسته ام خفن تازه فردا صبح هم باید برم خرید یه سری وسیله باید بخرم بعدشم باید برم واسه عمه مادر جونیت عیدی ببرم با اینکه تو این اوضاع نباید مادر جون تنها بذارم اما بابایی میگه باید ناهار بریم اونم تو این اوضاع مادرجون عمل کرده باباجون پا شکسته خودمم خسته چه شود اما مادرجون مردا همینطورین وقتی روی یه چیزی کلید کنند بهتره با هاشون لج نکنی بزرگ میشی میفهمی دوست دارم یه عالمه هر چی بگم بازم کمه ...
27 اسفند 1390

عید دلها و خونه ها و مردم

الینا چون مامانی سال90 خدارو شکر در کل بخواهیم حساب کنیم سال خوبی بود امیدوارم سال 91 هزار برابر بهتر باشه اخه بابا علیرضا میخواد شغلشو عوضکنه واسه همون میگم امیدوارم هیچ مریضی تو سال نو تو رتختخواب نباشه امیدواذم هیچ پدر ومادری سال نو شرمنده روی بچه هاشون نباشن امیدوارم تمام کسایی که نی نی میخوان خدا بهشون بده هزار تا ارزوی دیگه ......................................................................   خدا جونم همشونو خودت میدونی
26 اسفند 1390

عمو نوروز اومده

الینا مامانی داره بوى بهار می‌آید، بوى نوروزى پرشکوفه، هواى تازه ی این روزها و جوانه‌هاى روییده بر شاخه‌ها گواه رسیدن بهار است. بهار در ترانه ،احساس قصّه ی ماندگاریست، تولدیست در سرای زیبای عاطفه و شعریست در سایه ی روشن مهر . می توان نبض امید را در سرزمین شکفتن احساس کرد و گل واژه ی ایام را در گذر گاه خاطرات به یاد آورد . بهار نغمه ی موزون باران است ,  جرعه ای از ترنّم آبی عشق , روحی است که دل را در ساحل حضور به خلوت می آراید . نسیم مهر در کوچه های محبّت نوید عشق می دهد و آهنگ نفس های بهار , رویا را سرشار از شکوفه می کند . عمریست در بهار که خلوتگاه حضور در آن مانده است , و نهال احساس در آن غزل عشق می سراید . ...
26 اسفند 1390